خوبی هاستل آشنایی های معمولی و رابطه جنسی است که شما را به هیچ چیز مقید نمی کند. در این مورد، آن مرد واقعاً خوش شانس بود که توانست با دو نفر از این بلوندهای زرق و برق دار برخورد کند. به خصوص جوان تر، خوش قیافه، با بیدمشکی مرتب، جوانان نسبتاً محکم و چهره ای زیبا است. اما بزرگتر بسیار پرشور است. می بینید که او سعی می کند تا جایی که می تواند مایع شفابخش را از مرد بیرون بکشد. احتمالا می خواهد جوان شود.
این پسر نمی تواند از پس امور مالی خود برآید و نمی تواند به درستی از دخترش محافظت کند. او را نزد یک سیاهپوست فرستاد تا بدهیهایش را بپردازد، و حتی نمیدانست که دو نفر از آنها خواهند بود. و خودش بیهوده در آستان خانه رها شد. البته از دختر پذیرایی مناسبی شد و در دو بشکه زدند، اما بدهی باید بازپرداخت شود و او چاره ای جز رضایت هر دو نداشت. او این کار را کاملاً انجام داد.
بله