من عاشق دخترانی با چنین سینه های ظریف و بیدمشکی صاف هستم. آنها مانند شبنم صبح هستند - بوی طراوت و پاکی. هر مردی دوست دارد از جذابیت های خود لذت ببرد. در اینجا و آن مرد یکباره روی سه جوانه پایین آمد، آنها را له کرد و نهایت لذت را برد. و روشی که با چه لذتی او را مکیدند و تقدیر او را چشیدند، شگفتانگیز است. این همان دختری است که من می خواهم همین الان دستم را بگیرم.
بلوند با تخیل و مطلقاً بدون عقده. از این گذشته، همه با چنین لذت ظاهری از مکیدن دیک دوستان در موقعیت 69 یا زین شده، با پریدن دیوانه از بالای آنها برخوردار نیستند. هر زنی تقدیر را روی صورت خود نمی پذیرد، به آن لبخند می زند، و گویی به شکلی زیرکانه به تداوم زودترین لذت ممکن در اجرای حتی عجیب تر اشاره می کند. نه یک زن - فقط یک رویا.
اسمش چیه؟ الاغش در آتش است